در یک لیگ باشگاهی فوتبال هفته های آخر بسیار سخت و از طرفی با اهمیت هستند.مصدومیت های ناخواسته، تحلیل رفتن فیزیکی بازیکنان مخصوصا زمانیکه تیم در بیش از یک رقابت حضور داشته باشد و حتی از دست دادن تمرکز لازم بدلیل خستگی ذهنی ناشی از حضور در یک ماراتن طاقت فرسا امتیاز گرفتن در هفته های پایانی را بیش از پیش مشکل میسازد.حال اگر تیم مورد نظر صدر نشین باشد و از قضا تیم دوم بهترین بارسلونای تاریخ باشد کار بمراتب سخت تر میشود.چرا هفته های پایانی برای تیم صدرنشین سخت تر است؟ دلیلش بسیار ساده است.زیرا تیم دوم فقط به جلو نگاه میکند و امیدوار است پای رقیبش بلغزد و از کوچکترین اشتباه آنها استفاده نماید اما تیم صدر نشین علاوه بر نگاه کردن به جلو باید بطور مداوم به عقب نیز نگاه کند و همین فشار و استرس مضاعفی به تیم وارد میکند.
از سوی دیگر این روزها همه جا حرف از قدرت رئال مادرید است و همگان بازیهای زیبای این تیم را ستایش میکنند بطوریکه حتی تیکی تاکای بارسلونا تحت الشعاع آن قرار گرفته است.در چنین شرایطی برای تیمهای مقابل رئال حتی گرفتن یک تساوی افتخار است و بنظر میرسد معادل قهرمانی لالیگا باشد.بنا بر این با تمام وجود در مقابل رئال بازی میکنند.ضمنا باید این نکته را نیز به موارد ذکر شده اضافه کرد که باشگاه بارسلونا از هر ترفندی برای لغزاندن رئال استفاده میکند.از دیدار پشت پرده رئیس این باشگاه با رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا که نتیجه اش را در عملکرد داور بازی با مالاگا بوضوح دیدیم گرفته تا مصاحبه های هماهنگ سرمربی و برخی بازیکنان بارسا که به خیال خود میخواهند غرور را به تیم رئال مادرید تزریق کنند.گرچه این سیاست کاملا نخ نما شده و تاریخ مصرف آن گذشته است، اما انگار این روزها به روی بازیکنان رئال اثر گذاشته است.
حال به این نتیجه میرسیم که در چنین شرایطی حفظ صدرنشینی چقدر دشوار است.زیرا خوزه مورینیو علاوه بر اینکه باید بازیکنانش را از نظر فیزیکی و ذهنی در حد مطلوب نگه دارد، باید با عوامل خارجی نیز مبارزه کند.البته اینجاست که تفاوت میان مربیان بزرگ با سایر مربیان آشکار میشود.هنر مردان بزرگ اینست که تا آخرین بازی با قدرت تیمشان را رهبری میکنند و به هدف میرسانند.کارنامه خوزه مورینیو نشان میدهد که این هنر را دارد و بارها این شرایط را تجربه کرده و همیشه سربلند گشته است.او اختلاف امتیاز کمتر از این را نیز حفظ کرده است.مورینیو یک مربی فوق حرفه ای است. از نظر فنی و حتی روانشناسی فوتبال یک متخصص است و همه چیز تحت کنترل اوست و بر اوضاع تیمش کاملا تسلط دارد.
اما با تمام این اوصاف هیچگاه شرایط مثل حالا برایش سخت نبوده است.به همین علت در این شرایط او و تیمش بیش از هر وقت دیگری به آرامش و حمایت نیاز دارند و تمام کسانیکه ادعا میکنند مادریدیسمو هستند وظیفه دارند از آنها حمایت کنند.مدیران رئال مادرید که انصافا از او پشتیبانی میکنند.عملکرد روزنامه های مادریدی که کاملا روشن است و انگار برای او شمشیر را از رو بسته اند.ولی تاسف بار تر رفتار تماشاگران و باصطلاح طرفداران رئال مادرید در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو است.در بازیهای خارج از خانه طرفداران تیمهای مقابل ورزشگاهشان را برای بازیکنان رئال تبدیل به جهنم میکنند در عوض طرفداران رئال مادرید نه تنها ورزشگاه را پر نمیکنند بلکه سرمربی و بازیکنان تیم محبوبشان را هو میکنند.حال نباید به مورینیو حق داد که از رفتار تماشاگران رئال انتقاد کند؟آنها باید چنان جوی ایجاد میکردند که کاسورلا بجای آنکه با آرامش کامل ضربه ایستگاهیش را به گل تبدیل کند، توپ را به ساعت ورزشگاه میکوبید.اما افسوس که نکردند!!!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت