- در شب تراژدی برنگشتن ۹۶ هوادار لیورپول در ۱۵ آوریل ۱۹۸۹،و در رقابتی که چند ساعت پیش مرگ بازیکن لیورنو موروسینی کسی که والدینش را در کودکی و برادرش را در سانحه رانندگی از دست داده بود،همه را شوک زده کرده بود ،تمام رقابت ها همانند این بازی با یک دقیقه سکوت همراه بود.مو ترکیب را کمی با تغییر چیده بود.کایخون و شاهین ثابت بودند و هیگواین جای بنزما را پر کرده بود.شاهین آن ژابی نبود که انتظارش را داشتیم و اربلوا همانند چند دیدار اخیر فاجعه بود.در دقیقه نحس ۱۳ اربلوا یک اشتباه مرگبار انجام داد اما سن ایکر تیم را از دست شوت ترخو نجات داد.هیگی هیچ توپی را در ۲۰ دقیقه اول دشت نکرد و جای خالی گرانرو بیشتر از گلزنی رونالدو احساس میشد.
۲-جای خالی آربلوا سبب شد راموس تکل بزند و داور هم که بهانه اش جور شده بود نقطه پنالتی را نشان داد و تیم از گیخون و کلمنته عقب افتاد.آقای خاص تنها در کنفرانس های لالیگا ساکت است و در حین بازی با بازیکن ذخیره تیم حریف نیز برای گرفتن حقش درگیر میشود.موهایش را کمی کوتاه تر کرده و همان جذبه را مانند ناظم مدارس در خود دارد.در نبود هافبک بازی ساز راموس فرستاد و ال پیپیتا که تشنه گلزنی بود از این فرصت نوشید و برنابئو او را فریاد زد.ژست مو بعد از گل شبیه استایل های ال پاچینو دراکثر فیلم هایش بود.قهرمان تنها که با خیل وسیعی از دشمنان دست و پنچه نرم میکند حتی اگر لازم باشد در بعد از ظهر سگی گروگان هم میگیرد، چون قاضی در مقابل چشمانش خطا بر روی هیگی رو نمیگیرد اما پنالتی را زمانی که دید ندارد سوت میزند.گیخون کثیف بود همانند کلمنته،کثیف تر از گیخون پرسیادو که با مو درگیر شد و به غلط کردم افتاد.
۳-دیماریا و بنزما آمدند و شاهین به همراه کایخون که زیر نمره ۵ بودند بیرون رفتند.تیم کمی ناهماهنگ بود چون ترکیب نا متعارفی چیده شده بود.منتظر گلزنی مرد ماهیچیی بودیم اما او پاس داد و هیگواین توپ را به بیرون زد.آنخل آن فرشته همیشگی نبود اما آنقدر پا عوض کرد و فرستاد تا کریس با سر توپ را به کنج فرستاد و فریادش جشنی بود بر رکوردشکنی اش.روی فاریا بیش از همه خوشحال بود.به علت ۴ کارته بودند اعتراض نمیکرد و دژ مادرید را به صبر دعوت کرد و زمانی که لبریز شده بودیم آرم باشگاه را با دندان های سفیدش نشان داد.تفسیرش یک کلام است.قرار داد سفید با سپید ترین تیم دنیا...!!!
۴-مادرید زیر پوتین سیاه ویار نرفت. مهم نیست که دالتون ها خطا کنند اما پنالتی را به سبک منطق پلاتینی برای ابی و اناری ها درخواست کنند.همان شادی جالب رونالدو و اوزیل بعد از رکورد شکنی کافی بود.کلمنته تا توانست مارسلو را عصبانی کرد اما زدن قلم بند ها هم اثر نداشت.اوزیل درعمق فرستاد و کریم،کریمانه گل را به سانتیاگو برنابئو داد.انگشتانش را به سبک چرخاندن اسلحه کلینت ایستوود در خوب،بد، زشت چرخاند و لبخند زد.کمی انور تر آل پاچینو به پشت آرنجش زد تا اعماق کاتالان نوازش شود.تیم برگشت و مثل همیشه هواداران شبی مهتابی را تجربه کردند و منتظر دیدن رخ ماه در مونیخ ماندند.- در شب تراژدی برنگشتن ۹۶ هوادار لیورپول در ۱۵ آوریل ۱۹۸۹،و در رقابتی که چند ساعت پیش مرگ بازیکن لیورنو موروسینی کسی که والدینش را در کودکی و برادرش را در سانحه رانندگی از دست داده بود،همه را شوک زده کرده بود ،تمام رقابت ها همانند این بازی با یک دقیقه سکوت همراه بود.مو ترکیب را کمی با تغییر چیده بود.کایخون و شاهین ثابت بودند و هیگواین جای بنزما را پر کرده بود.شاهین آن ژابی نبود که انتظارش را داشتیم و اربلوا همانند چند دیدار اخیر فاجعه بود.در دقیقه نحس ۱۳ اربلوا یک اشتباه مرگبار انجام داد اما سن ایکر تیم را از دست شوت ترخو نجات داد.هیگی هیچ توپی را در ۲۰ دقیقه اول دشت نکرد و جای خالی گرانرو بیشتر از گلزنی رونالدو احساس میشد.
۲-جای خالی آربلوا سبب شد راموس تکل بزند و داور هم که بهانه اش جور شده بود نقطه پنالتی را نشان داد و تیم از گیخون و کلمنته عقب افتاد.آقای خاص تنها در کنفرانس های لالیگا ساکت است و در حین بازی با بازیکن ذخیره تیم حریف نیز برای گرفتن حقش درگیر میشود.موهایش را کمی کوتاه تر کرده و همان جذبه را مانند ناظم مدارس در خود دارد.در نبود هافبک بازی ساز راموس فرستاد و ال پیپیتا که تشنه گلزنی بود از این فرصت نوشید و برنابئو او را فریاد زد.ژست مو بعد از گل شبیه استایل های ال پاچینو دراکثر فیلم هایش بود.قهرمان تنها که با خیل وسیعی از دشمنان دست و پنچه نرم میکند حتی اگر لازم باشد در بعد از ظهر سگی گروگان هم میگیرد، چون قاضی در مقابل چشمانش خطا بر روی هیگی رو نمیگیرد اما پنالتی را زمانی که دید ندارد سوت میزند.گیخون کثیف بود همانند کلمنته،کثیف تر از گیخون پرسیادو که با مو درگیر شد و به غلط کردم افتاد.
۳-دیماریا و بنزما آمدند و شاهین به همراه کایخون که زیر نمره ۵ بودند بیرون رفتند.تیم کمی ناهماهنگ بود چون ترکیب نا متعارفی چیده شده بود.منتظر گلزنی مرد ماهیچیی بودیم اما او پاس داد و هیگواین توپ را به بیرون زد.آنخل آن فرشته همیشگی نبود اما آنقدر پا عوض کرد و فرستاد تا کریس با سر توپ را به کنج فرستاد و فریادش جشنی بود بر رکوردشکنی اش.روی فاریا بیش از همه خوشحال بود.به علت ۴ کارته بودند اعتراض نمیکرد و دژ مادرید را به صبر دعوت کرد و زمانی که لبریز شده بودیم آرم باشگاه را با دندان های سفیدش نشان داد.تفسیرش یک کلام است.قرار داد سفید با سپید ترین تیم دنیا...!!!
۴-مادرید زیر پوتین سیاه ویار نرفت. مهم نیست که دالتون ها خطا کنند اما پنالتی را به سبک منطق پلاتینی برای ابی و اناری ها درخواست کنند.همان شادی جالب رونالدو و اوزیل بعد از رکورد شکنی کافی بود.کلمنته تا توانست مارسلو را عصبانی کرد اما زدن قلم بند ها هم اثر نداشت.اوزیل درعمق فرستاد و کریم،کریمانه گل را به سانتیاگو برنابئو داد.انگشتانش را به سبک چرخاندن اسلحه کلینت ایستوود در خوب،بد، زشت چرخاند و لبخند زد.کمی انور تر آل پاچینو به پشت آرنجش زد تا اعماق کاتالان نوازش شود.تیم برگشت و مثل همیشه هواداران شبی مهتابی را تجربه کردند و منتظر دیدن رخ ماه در مونیخ ماندند.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت