در تماسهای تلفنی عادت معمولی داشت . " دون مانوئل چطوری تو ؟ " و در پاسخ به این که خودش حالش چطور است می گفت :" چطور باید باشم ؟ مزخرف . پیر شده ام . " اولین حرفهایش همیشه با شوخی شروع می شدند . پاهینیو مال فوتبال دیگری بود . صادقانه بازی می کرد و ساقهایش مملو از استعدادها بود . آن توپهای سنگین ، به خوبی روی پایش جفت و جو می شدند و تقریبا در هر جایی و در هر شرایطی می توانست به توپ ضربه بزند . او یک آدم صادق بود که در طول سالها ، درست است که بدنش افت کرد اما چشمانش همچنان همچون دوران فوتبالش ، برق می زد . او تعصب خاصی داشت و یکی از به یاد ماندنی حرکاتش زمانی بود که در بازی سلتا - گرانادا ، 45 دقیقه با پای شکسته بازی کرد .
جرمش این بود که نمی شد با دی استفانو بازی کند . در خانه اش ، عکسی از خودش و دی استفانو را آویزان کرده است . روی میزش هم همیشه ال پایش را داشت و می گفت :" از زمان افتتاحش عضوش هستم . " او هیچ گاه موضع سیاسی خود را کتمان نمی کرد و این باعث شد از رسیدن به جام جهانی برزیل ، غایب باشد . او تیم ملی اسپانیا را از دست داد . به هر صورت حالا فقط می توانیم به خاطراتش فکر کنیم .
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت