یکی از هنرهای بارز مورینیو در عرصه مربیگریش ، مسئله روانشناسی اوست که شاید بخش اعظمی از موفقیتش به خاطر توانایی هایش در شناخت ذهن افراد باشد .
برای پیدا کردن یک نمونه بزرگ ، می توان روندی را بررسی کرد که رئال مادرید از شکست 5-0 در نیوکمپ عبور کرد و تبدیل به یکی از کابوسهای بزرگ بارسلونا در این روزها شد و کاری کرد که پپ تا بیشتر از این پودر نشده ، دمش را بگذارد روی کولش و فرار کند .
ترکیب شکست 5-0 تقریبا همین ترکیبی بود که در بازی اخیر در برنابئو مورد استفاده قرار گرفت و اگر مهاجمان رئال دقت کردند ، می شد همان نتیجه 5-0 این بار در مورد بارسلونا تکرار شود . تنها تغییرات مربوط به کنار رفتن کاروالیو و نیمکت نشینی بنزما و استفاده از آربلوا و هیگوائین بودند ، پس نمی توان این تغییر را ربط چندانی به مسائل فنی داد .
بزرگترین مسئله ای که مورینیو باید با آن دست و پنجه می کرد ، آمادگی روانی بازیکنانش برای بازی با بارسا بود . پس از شاهکار خوانده راموس با شکست 2-6 و بزدلی های پلگرینی که در الکلاسیکوها ، رئال را یک تیم " از پیش یازنده " ساخته بودند ، مورینیو کار سختی داشت تا روحیه را به تیمی تزریق کند که بدنه اصلیش آن ناکامی ها را در ذهن داشتند .
اولین اقدامی که مورینیو صورت داد ، بردن په په به خط هافبک بود . این کار باعث می شد که تیم حس کند که در میانه زمین صاحب " یک غول مهربان " است . این دلگرمی موجب می شد که هم بازیکنانی که در خط دفاع بودند ، خیالشان راحت تر باشد و از نظر ذهنی تمرکز بیشتری داشته باشند و هم آنهایی که در خط حمله بودند ، با استرس کمتری بازی کنند . این حربه جواب داد و پس از طلسم سه ساله ، بالاخره سپیدها جام بردند .
اخراج په په توسط اشتارک تا حدودی به نفع مورینیو شد چرا که به ناچار ، ترکیب بازی برگشت در نیوکمپ را جسورانه تر چید و پس از تساوی یک بر یک که شاید حق رئال می توانست برد هم باشد ، بازیکنان رئال فهمیدند که "بدون په په " هم حریف بارسا می شوند .
تقابل بعدی دو تیم در سوپرکاپ بود . رئال شجاعانه تر از همیشه مقابل بارسا بازی می کرد اما عدم تمرکز روانی به خصوص در عناصر هجومی مانع از آن شد که رئال به این جام برسد . در این نبرد رفت و برگشتی هم مسائل روانی خیلی مهم بودند چرا که بازیکنان رئال با این اندیشه به تقابل بارسا رفتند که ستارگان اصلیشان نظیر مسی ، آلوس و الکسیس در کوپا آمریکا بوده اند و همین بار روانی را به سود رئال می کرد .
در حالی که روند رو به شد تیم مورینیو گواهی می داد که در تقابل بعدی رئال - بارسا (دور رفت لالیگا ، برنابئو) ، کفه ترازو به نفع سپیدها باشد اما این بار به نظر می رسید که رئال مادرید "بازی روانی " را باخت . رئال در سی دقیقه پایانی آن بازی ، یک تیم "نیمه جان " بود که حال خودش را هم نداشت و در مقابل بارسایی که یک گل کاملا شانسی توسط ژاوی زده بود ، نقش " بازنده بودن " را پذیرفته بود .
مورینیو که می دانست مشکل از مسائل روانی بازیکنانش است . در بازی رفت مرحله یک چهارم کوپا ، رو به تاکتیک قدیمی خود آورد و در تیمش هفت عنصر کاملا تدافعی قرار داد که این بار تیرش به سنگ خورد و رئال مادرید باز هم شکست خورد .
در بازی برگشت ، رئال چیزی برای از دست دادن نداشت و به همین علت " بار روانی " حس نمی کرد و همین باعث شد که به خصوص در 45 دقیقه دوم و پس از آن که دو گل عقب افتاد ، "مردانه تر " از همیشه در نیوکمپ بازی کند ، طوری که انگار بازی " مرگ یا زندگی " است . همین باعث شد که بهترین بازی سالهای اخیرش را مقابل بارسا داشته باشد و با این که به مرحله نیمه نهایی نرفت اما همان بازی بود که زمینه ساز دو پیروزی بعدی مقابل بارسا شد .
مورینیو به تیمش قبولانده بود که بارسا آن قدر ها هم که در خیالاتشان پرورانده بودند ، "آسمانی " نیست و تیمی شکستنی است . این گونه بود که رئال در بازی برگشت لالیگا در نیوکمپ حتی در زمانی که نتیجه 1-1 شد هم خود را "بازنده " ندانست و خیلی زود نتیجه را جبران کرد تا صاحب لالیگای رکورد ها شود .
این روانشناسی خاص مورینیو را می توان در آخرین بازی در نیوکمپ هم مشاهده کرد . زمانی که دی ماریا حتی در زمانی که تیمش 3-1 عقب است هم جنگندگی خود را از دست نمی دهد و با سماجت خاصش ، توپ را از والدس می گیرد و وارد دروازه می کند تا مسیر سوپرکاپ را آسان کند .
مورینیو در ادامه روند روانشناسی خود ، پیش از بازی گفته بود که سوپرکاپ جامی " کم اهمیت " است ، حرفی که بارسایی ها پس از زانو زدن در برنابئو ، تیتر روزنامه هایشان کردند تا کمی دردشان را تسلی بخشند هر چند که این دردها به این سادگی ها التیام پیدا نمی کنند !
حالا و در فاصله کمتر از یک ماه تا ششمین الکلاسیکوی سال 2012 ، رئال از نظر روحی کاملا آماده بازی در نیوکمپ است و فقط و فقط به سه امتیاز این بازی فکر می کند تا فاصله پنج امتیازی فعلی با بارسا را کاهش دهد و بی تردید بازیکنان رئال کمتر از همیشه در مورد حریف ، هراس به دل راه می دهند و اگر مهاجمی نظیر هیگوائین دروازه والدس را همچون بقیه دروازه ها ببیند ، پنج ، شش تایی شدن تیم تیتو دور از دسترس نخواهد بود.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت