خیلی وقت بود که بغض کرده بودم. روزها و ماهها و سالها میامد و میگذشت و تیم محبوب من در مقابل حریف تازه به دوران رسیده خود هیچ حرفی برای گفتن نداشت. معشوقی که اگر اشتباه نکنم میبایست ۱۴سالی باشد که دل به او بسته ام.زمانی که دغدغهام فقط دیدن افرادی مثل کارلوس یا کاسیاس و یا زیدان و بزرگان دیگری که مجال نام بردن همه آنها در این نامه نمیباشد.فارغ از کسب هرگونه نتیجه ای.
اصلا نمیدانستم بازی حذفی چه معنایی دارد.لیگ قهرمانان یعنی چه؟لالیگا چیست؟میشود آن را در دست گرفت؟فقط تنها چیزی که به یاد میآورم دیدن اسطورههای زندگی کوچک سیاه و سفیدم بود.خاطرم هست اولین بار برادرم بود که به من سالگادو را نشان داد آن هم با یک دریبل زیبا! گذشت و گذشت و گذشت... روبرتو ی دوستداشتنی از رئال رفت،زیدان با چشمانی گریان از فوتبال خداحافظی کرد،بکهام رفت،فیگو رفت.
از آن تیم کهکشانی فقط ماندند ستارگان کم شماری که شمار آنها از انگشتان یک دست هم کمتر بود.افراد میآمدند و میرفتند.به صورت برق و باد و این فقط باعث شده بود که دیگر کهکشان از بین برود و دیگر تیمها ظهور کنند.تیمهایی که طرفدارن آنها تا دیروز نمیدانستند فوتبال خوردنیست یا درون جیب جا میشود حالا حرف از فوتبال نوین و آینده فوتبال میزدند. آری این گونه بود.تیم محبوب من ضعیف و تیم رقیب اسب میتازند!کار به جایی رسیده بود که دیگر ما فوتبال نفهم شده بودیم و همه فوتبال فهم.کم کم افراد از معشوق سپید من دل کنده و عشق خود را به معشوقی به رنگ آبی و اناری میفروختند،به بهائی ارزان...
چه حرفها که در این سالها نشنیدم،چه مسخرهها که نشدم،چه پیامکها دریافت نکردم...از بچه ۷ساله گرفته تا مرد ۵۰ساله همه به ناگاه طرفدار پروپا قرص مستطیل سبز شده بودند. فقط در شبهای تنهایی میخواندام با خود:من ماندهام تنهای تنها... بودند کسانی که با من همراه بودند ولی چه کم! دل خوشیام دوباره شده بود دل خوشی ۱۰سال پیش.فقط دیدن رنگ سپید!فارغ از هرگونه نتیجه ای.
تا اینکه گوش به گوش و دهان به دهان به گوشم رسید که مدیر محبوبم دوباره به تیم باز میگردد.میدانستم این یعنی بازگشت دوباره به قدرت با کنار زدن رقیب ولی اینقدر نتایج ضعیف پیش میرفت که شاید باور این مساله برای خود من هم دشوار گشته بود.مدیر آمد گویی که دل او هم،همانند من پر بود از درد!دردی که گلویش را میفشارد. توپ اول با حضور کاکا ترکید.بازی کنی که میلان را یک تن روی انگشت خود میچرخاند.گرانترین خرید را به خود لقب داد!
میشنیدم شایعههایی از احتمال پیوستن شماره ۷ شیاطین سرخ ولی نه باورش برای من آسان بود و نه هیچکدام دیگر از طرفدار ها.هی یک لحظه توقف کنید...این همان مدیری هست که بکهام را به رئال آورد!نه ولی امکان ندارد.غیر ممکن است این انتقال رخ بدهد.رونالدو که بکهام نیست... ولی مدیر کوتاه نمیآمد،هرطور که بود باید او را به مادرید میآورد.و پس از کش و قوسهای فراوان بهای تمام شدهٔ رونالدو ۸۰میلیون پوند در آمد. دیگر مطمئن بودم که این تیم میتواند در مقابل آبی اناری پوشها بایستد.ولی نمیشد که نمیشد.از هم گسستگی ساختار دفاعی.نه هماهنگی از میانه میدان.به انگیزه در حمله فقط باعث میشد اوضاع از چیزی که هست بدتر شود و من قرار بگیرم در مقابل آماج حملات دوست و دشمن.کودک و بزرگ.
دندان بر جگر میفشردم و با خود میگفتم صبر کن صبر کن.ولی این حرفا به حرف ساده است.چه کنم با کابوسهای شب و شب نخوابیدن ها! گاهی دلم را خوش میکردم به شیرهای لندن با گاس هیدینک که ثابت کنند این تیم به آن خوبیها هم که میگویند نیست ولی چه فایده وقتی داور نمیخواهد ببیند،خب نمیبیند. یک فصل کابوس وار دیگر هم گذشت تا اینکه از آخر یکی از ستارگان دنیای مربیگری هم به جمع کهکشان پیوست.مورینیو بزرگ!با آن همه سابقه در شکست دادن تیم حریف.کسی که پادزهر را در دست داشت. دوباره قلبها شروع به تپیدن کرد.هیجانی سر تا پایم را فرا گرفته بود.ما میتونیم...ولی باز هم شکستی سخت از حریف سنتی . مربی کنفرانس بعد از این بازی را اینگونه خاتمه داد:در افکار تاکتیکیام شکست خوردم! ولی با وجود شکست اینبار همه میدانستند که مربی هرجوری که شده پادزهر را آماده میکند. گذشت و نتایج شکل شدت و ضعف به خود گرفتند.دیگر از آن شکستهای سنگین خبری نبود.اگر تیم گلی دریافت میکرد عقب نمینشست و تا آخرین نفس مبارزه میکرد.یکی باخت یکی برد.دوتا برد یکی باخت... و سر انجام به جایی رسید که دوباره کهکشان توانست رنگ سفید خود را به آسمان آبی و اناری قالب کند.
دلم برای خودم نمیسوزد.دلم برای آبی و اناری میسوزد که از چندی دیگر باید با طرفدارن پوشالی تیمهای دیگر نظیر آبیهای شهر منچستر و یا باواریاییهای شهر مونیخ به صحبت و مناظره سپری کند. موقع باشی دوست آبی اناری پوش من...!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت