فوتبال در حال حاضر یکی از پر طرفدار ترین صنعت های جهان است و طبیعی است که هر کسی تلاش می کند که از قبل آن ، پولی به جیب بزند . در چنین شرایطی عجیب نیست که "دلالیسم " در آن رواج پیدا کند و عده ای که شاید علم فوتبالی اندکی دارند ، به لطف دانش خود در زمینه بیزینس ، پول خوبی را از طرق مختلف بدست می آورند .
رئال مادرید هم به خصوص از زمان آمدن مورینیو ، از این پدیده بی نصیب نمانده و دو ، سه دلال خاص با استفاده از هنرهای خاصشان از ثروت باشگاه استفاده کردند تا خزانه هایشان را پر تر کنند .
خورخه مندس که در تابستان 2009 ، رقم کمیسیونی شگفت انگیز را با انتقال کریستیانو به رئال روانه شرکتش کرده بود ، از زمان حضور مورینیو ، موکل دیگرش در رئال مادرید به صورت علنی و بدون آن که کسی جلودارش باشد ، پولها را از خزانه رئال در آورده و به مایملک خودش می افزاید . عجیب آن که تعامل میان او و آقای مربی در حد لالیگاست و حسابی هوای همدیگر را دارند !
در این مدت ، هر دو خرید گرانقیمت دوران مورینیو ، موکلان مستر مندس بودند و رقمی بالاتر از شصت میلیون یورو بر سر انتقال کوئنت رائو و دی ماریا از حساب رئال بیرون کشید که بی تردید درصد قابل توجهی را هم به عنوان حق الزحمه (!) به ارمغان برد . هر چند که نباید از مذاکرات سرسختانه اش برای تمدید قرارداد په په (با حمایت قاطع آقای مربی) و انتقال کاروالیو غافل شد .
کاروالیو که گفته می شود وسواسی است و حمام رفتن هایش ساعت ها طول می کشد ، بازیکنی بود که از اواسط فصل گذشته تصمیم گرفت که حال نداشته باشد بازی کند و در حالی که دستمزدش حتی بالاتر از بازیکنی نظیر راموس است ، با محبت آقای مربی مواجه شد . در حالی که تمامی پزشکان ورزشی می دانند که مصدومیت کمر ، نهایتا 2-3 هفته طول می کشد ، وی نزدیک به سه ماه را به همین بهانه پیچاند و البته پولش را گرفت و خورد و خوابید ! کاری که همین الان هم در حال انجامش است . فرض کنیم که بازیکن دیگری (مثلا هیگواین) چنین کاری انجام می داد ، اصلا قابل تصور بود که چه می شد ؟! حداقلش این بود که چند کنایه درشت مربی نصیبش می شد ...
بگذریم ... اما این تمام هنر مندس نیست . وی از تابستان گذشته ، فعالیت های خود را به بخش آکادمی هم بسط داده و کمر همت به نابودی جوانان با استعداد والدبباس بسته است . سال گذشته ، بازیکن لیگ سوئیس (!) را به کاستیا غالب کرد . پدرو مندس ، مدافع هم فامیلی او ، بازیکنی بود که بیشتر فصل گذشته را روی نیمکت نشست چرا که قطعا استعداد مدافعانی نظیر ناچو بالاتر از او بود و عجیب این که آقای مربی هم بیشترین حمایت را از او انجام داد ! باور کردنی است که که پدرو مندس ، جلوتر از خسه اولین بازی رسمیش را برای رئال انجام داده باشد؟! اگر به نوبت باشد ، حداقل کارواخال صد برابر شایسته تر از مدافع پرتغالی بود .
امسال هم شاهکار دیگر جناب مندس ، پیدا کردن جایگزین کارواخال بود . وی بازیکنی به نام " فابینیو " را به طور ناگهانی به کاستیا ملحق کرد . بازیکنی که حتی کلیپ هایش هم آدم را جذب نمی کند ، چه برسد به خودش ! بازیکنی که مقابل تیم دسته سومی اوویدو آن قدر شرم آور بازی کرد که خود مورینیو هم خجالت کشید او را در لیست های بعدیش قرار دهد !
اما چه بیشتر از این ؟ همین که به رزومه یک بازیکن گمنام ، برچسب حضور در کاستیا اضافه شد کافی است تا طبعا قراردادهای بعدیش چندین برابر کلان تر باشد و صد البته کمیسیون آقای خورخه مندس هم بیشتر!
البته مندس تنها ایجنتی نیست که از ساده لوحی سران رئال در سالهای اخیر استفاده کرده و بیشترین بهره را برده است . رضا فاضلی ، هموطن خودمان هم چرب زبانی و زیرکی را معنا کرده است .
وی که با انتقال علی کریمی در اواخر دوران فوتبالش به شالکه نشان داد که چه تردستی است ، در تابستان 2010 یکی از بهترین خریدهای تاریخ رئال را رقم زد . در حالی که همه باشگاه های بزرگ اروپا اوزیل را می خواستند ، وی لطف بزرگی به فلورنتینو کرد و مسعود را روانه برنابئو کرد .
اما دیری نپایید که پاداشش را گرفت . تابستان 2011 بود که دو تا از موکلانش راهی برنابئو شدند . یکی از آنها آلتین توپ بود که یک سال کاملا نا امید کننده را در رئال داشت تا خیلی سریع راه وطن را در پیش گیرد .
دیگری هم نوری شاهین بود . اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم ، تا پیش از آن که نام وی پیرامون رئال مادرید مطرح شود ، شاید کمتر کسی او را می شناخت . درست است که باشگاه های زیادی چشم به او دوخته بودند اما این مفهوم خاصی ندارد چرا که باشگاه های بزرگ همیشه همه چیز را تحت نظر دارند .
نقل است که مورینیو اولین باری که او را در یک جلسه تمرینی دیده ، کاملا دل زده شده و حس کرده که ده میلیونی که توسط باشگاه پرداخت شده ، کاملا به جوی آب ریخته شده است . چرا که بر خلاف آن چه که فکر می کرده ، نوری بازیکنی کندتر از حد انتظارش نشان داده که اصلا مناسب سبک بازی مد نظر مربی پرتغالی مناسب نیست.
این که شاهین بازیکن کندی باشد ، چیزی از استعدادهایش کم نمی کند . هونته لار هم زمانی به عنوان یکی از مستعدترین بازیکنان فوتبال هلند به رئال مادرید آمد اما چیزی از خود نشان نداد . حتی در میلان هم ناکام ماند . اما بالاخره در فوتبال آلمان که از نظر سرعت ، بسیار کند تر از لیگهای انگلیس و اسپانیاست ، توانست خودش را پیدا کند .
مثلا شاهین در بازی مقابل تیمی نظیر آپوئل که با سبک کند " یونانی " بازی می کرد ، توانست یکی از بهترین بازیهایش را در پیراهن رئال مادرید داشته باشد . اما هیچ تضمینی نیست که در بازیهای مهمتر چه از خود نشان می دهد . سبک مورینیو ، سبک سرعت است ، نه حفظ توپ نمایشی مثل تیمهای دیگر .
علی ایحال ، غرض این که حداقل این چیزی است که در دو ، سه سال اخیر دیده ایم . فاضلی ها و مندس ها در سالهای اخیر کم نبوده اند و در آینده هم قرار نیست که کمتر شوند به خصوص اگر که با مربی ، دستشان در یک کاسه باشد . این سران باشگاه هستند که باید کمی توجه کنند و در دام نیافتند .
* تیتر مطلب ، برگرفته از نام فیلمی از وودی آلن
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
فقط ؟
نظرتون در مورد وبلاگ؟
طرفدارکدام تیم هستید؟
پیوندهای روزانه
آمار سایت