مارس 2012 ، همین پریروز ، پس از بازی نه چندان خوب برابر زسکا مسکو ، مورینیو به سمت ضلع جنوبی استادیوم رفت و ژستی گرفت که در تصویر مشخص است . مربی رئال مادرید از حمایت پر هیاهو و بی قید و شرطی که از او تیمش شده ، آن هم در مقابل سوت هایی که در برخی از زمان های بازی شنیده می شد تشکر کرد .
در دفاع از کار مورینیو باید گفت که کم تجربگی او در رئال مادرید (فقط دو سال در باشگاه بوده) باعث آن می شود که به بخش دوآتشه ها که اخیرا کمتر مورد توجه قرار می گرفتند توجه کند . این دسته گروهی هستند که زیاد اهل پرخاش نیستند و با کارناوال شادی و موسیقی کار را سپری می کنند . مربی که از رفتار برخی مادریدیسموها اخیرا انتقاد کرده بود ، حالا بدین شکل علیه بخش دیگری از آنها قرار گرفت .
این بار ، کار را به دست الادیو پارامس سپرد تا زیرکانه تر انتقاد کند . سخنگوی مورینیو در صفحه توئیترش نوشت :" دیروز انگار رئال مادرید 4-1 در استادیوم زسکا برد ... ببخشید ... چون که من فقط 90 دقیقه صدای روس ها را شنیدم ... "
در واقع مورینیو هوادارانی می خواهد که همیشه تشویق کنند ، چه دلیلی داشته باشد و چه نداشته باشد . او می خواهد که هواداران به استادیوم بیایند و نه تماشاگران .
اما واقعیت این است که مربی به تاریخ باشگاه آشنا نیست . بدون چنین سر و صدایی بود که تیم توانست نه قهرمانی اروپا ، سه جام بین قاره ای ، دو جام یوفا ، 31 لالیگا و 18 کوپا ببرد . فلسفه هواداران رئال مادرید همین است ، در گذشته همین بوده و در آینده هم همین خواهد بود و کسی هم بعید است بتواند تغییرش دهد . مسیر رئال مادرید در طول تاریخ پربار و بی هیاهو بوده است
در ژولای 2010 ، پلاسیدو دومینگو که یک رئالی است ، بزرگترین تشویق ایستاده تاریخ رئال مادرید را که 32 دقیقه بود ، ایجاد کرد . نشاط و شکوفایی که به وجود آمده بود به سن اوپرای سیمون بوکانگرا بود . هواداران اوپرای دومی ، نه پیش از مراسم سر و صدایی داشتند و نه یکصدا ، کروسوی بزرگ را تشویق کردند ، نه آن قدر تعصبی بودند . از سویی بلیط های اوپرا کاملا مقرون به صرفه تر از فوتبال است و سرویس های بهداشتی آن هم کاملا با کلاس تر هستند .